Friday, August 5, 2011

افشاگری از بهزیستی خراسان رضوی



بشناسید گرگی در لباس میش را
با تلاش خبرنگاران سبز در کشورمان چهره ای دیگر از مدیرهای رده میانی رژیم آشکار شد. چندی است که مهره های سرسپرده وابسته به نفت و حوزه خود را برای انتخابات مجلس که در آینده ای نزدیک برگزار خواهد شد آماده می کنند. در این میان برخی از این مهره ها که اکنون در وزارت خانه ها و اداره های دولتی مناصبی دارند از مقام و بودجه ای که در اختیار دارند برای تبلیغ در حوزه انتخاباتی خود سود می برند که در این میان پیشگامان سبز ایران یکی از این چهره های ریاکار و فرصت طلب را برگزیدند. این چهره را به خاطر بسپارید و ببینید که در چه انتخاباتی شرکت می کنید که مانند این چهره بسیارند تا کشتی در حال غرق شدن رژیم را نجات دهند. خانم دکتر شکیب که مدیر عامل بهزیستی استان خراسان رضوی است برای به دست آوردن کرسی پارلمان خیز برداشته است.


بخشی از کارکرد خانم شکیب در سازمان بهزیستی:

خانم شکیب پس از ورود به این سازمان برای برادر شوهر خود پستی در نظر گرفت. ناگفته نماند که برادر شوهر ایشان بدون هیچ گزینش یا پشت سر نهادن مراحل استخدام این پست را با همراهی خانم شکیب به دست آورد و پس از آنکه وارد سازمان شد چندی دیگر از نزدیکان خود مانند برادر خانمش را باز هم بدون هیچ گزینشی وارد سازمان کرد و او هم هزار فامیل خود را بر سر دیگر پستها نهاد. گویی این زنجیری است که حلقه های آن را پایانی نیست.
خبرهای رسیده حاکی است که تمام کسانی که در سازمان بهزیستی توانایی اعتراض به این روند را داشته اند به نوعی توسطخانم شکیب با امتیازهای گوناگون ساکت شده اند و آنها نیز نزدیکان خود را به کارهایی در سازمان گمارده اند. کسانی مانند آقای رجب زاده و خانم تریسان که  دو دختر خود را به پیروی از خانم شکیب به پستهایی در سازمان بهزیستی خراسان رضوی گمارد.
اکنون که روز به روز تنور انتخابات مجلس گرم می شود خانم شکیب بیش از بیش از کیسه ملت برای خریدن آرای ملت خرج می کند. خرید پتو و هدیه دادن به کارمندان بهزیستی یکی ز حاتم بخشیهای ایشان است که از کیسه ملت ایران خرج می شود.
جالب است بشنوید از ترفندی که ایشان برای فریفتن عوام استفاده می کند. بر اساس پیگیریهای خبرنگاران سبز هر دوشنبه 
خانم شکیب وقتی را برای ملاقات با همه کارمندان در دفترش اختصاص داده است. خبرنگار ما خواهن ملاقات حضوری با ایشان در روز دوشنبه شد اما پس از یک مه که خبری از دفتر ایشان نشنید خود حضورا به آنجا رفت و جویای دلیل شد. منشی دفتر که مسئول تنظیم ملاقاتها بود عنوان کرد که ما با شما تماس گرفتیم ولی شما پاسخ تلفن را ندادید.!!!!!!!!
این است کادر و دفتر خانم شکیب که برای گرقتن کرسی پارلمان خیز برداشته است. در شگفتم که ایشان پس از رسیدن به کرسی پارلمان چگونه می خواهند نمایندگی شهری دو میلیونی را که یکی از قطبهای گردشگری است را بپذیرند. از اضافه حقوقهای عقب افتاده و دیگر افتضاحات مالی در سازمان تحت امر ایشان که هیچ نگوییم بهتر است. تو خود خوان ایت حدیث مجمل را.
باری به هر رو نگرانی و دلسوزی برای آینده میهن و ملتم ایران مرا بر آن داشت که این خبر را به آگاهی همگان برسانم و آوردن نام خانم شکیب نه از بهر آنکه ایشان مهره ای مهم باشد بلکه نمونه ای از خروار را آوردم تا خود در مورد کل انتخابات این رژیم به قضاوت بنشینید که فساد و پارتی بازی برای آشنایان تنها در مورد ایشان نیست.
با سپاس
فرزند ملت ایران . کاوه آهنگر