Tuesday, February 22, 2011

چه تاریخی را برای شکستن حصر پیشنهاد می کنید؟



                                                خبرها و ناگفته های پشت پرده از .....

این روزها تهران آبستن رویدادهایی است که کسی توان پیش بینی آن را ندارد. از حضور ملت ایران در روزهای 25 بهمن و به دنبال آن یکم اسفندماه اندکی می گذرد اما رژیم همچنان به کمرنگ بودن این حضور پا فشاری می کند و به روال 32 سال گذشته مخالفان خود را منافق و سلطنت طلب می نامد.
خبرهای رسیده حاکی از کشته شدن سه تن و دستگیری 1500 نفر در 25 بهمن است. در این میان اما نام محمد مختاری و ژاله صانع  که رژیم ادعای بسیجی بودن آنها را دارد بر سر زبانهاست اما تاریخ و عمر 32 ساله رژیم که پر از دروغ و سرکوب و تبعیض است به همگان این را نشان می دهد که دست کم ژاله صانع که یک مسلمان سنی مذهب و کرد هست نمی توانسته جزو نیروی بسیج باشد و یا شادروان محمد مختاری که هنگام بازگشت از کلاس تاتر مورد اصابت گلوله قرار گرفته نمی توانسته یک بسیجی باشد. در این میان هیچ آگاهی از سرنوشت 1500 تن دستگیر شده نیز وجود ندارد و کسی آگاه نیست سپاه و نیروی سرکوب رژیم چه تصمیمی در مورد آنها گرفته است.
یکم اسفند بار دیگر درگیریهای پراکنده در چند شهر گزارش شد. بنا بر گزارشهای دریافتی مهاباد برای ساعاتی از کنترل نیروهای انتظامی رژیم خارج شد. در شیراز یک تن از دانشجویان کشته شده است. در اصفهان و تهران نیز درگیریهایی پراکنده گزارش شده است. در اردکان یزد دوستداران خاتمی دست به راهپیمایی زدند و شعارهایی در دفاع از خاتمی سر دادند.
 
خبرهای تایید شده در مورد اعتراض فرمانده هان رده میانی سپاه به سردار جعفری: 

این هفته روزنامه نیوزویک و البته شبکه خبری سی ان ان نامه ای را انتشار دادند که بنا بر آن جمعی از فرمانده هان رده میانی سپاه به سردار جعفری نوشتند و خواهان توقف سرکوب ملت ایران شده اند و هشدار داده اند که اگر دستور تیراندازی داده شود پیروی نخواهند کرد. در این نامه از سردار جعفری خواسته شده که به تجاوز و تعدی به ناموس و جوانهای مردم پایان دهند.

دیگر گزارشها از اتاق فکر بیت رهبری:

گزراشهایی که از منابع موثق در بالاترین و فیس بوک انتشار پیدا کرد حاکی است که بخشی از اتاق فکر بیت رهبری نقشه ای برای دستگیری سران مخالفان از جمله موسوی و کروبی به رهبری ارائه داده است که ترور محمد مختاری و ژاله صانع و ادعای بسیجی بودن آنها نیز بخشی از آن بوده است. به این ترتیب که آنها را ترور کردند و سپس ادعای بسیجی بودن آنها را مطرح ساخته و پس از آن موسوی و کروبی و به طور کلی جنبش سبز را با این بهانه سرکوب و نابود کنند اما به دو دلیل این دسیسه نیز به زباله دان تاریخ پیوست : نخست روشنگری فعالان سیاسی در جنبش سبز در مورد آن دو شهید و دوم مخالفت رهبری که در یک گفتگوی تلفنی با لحنی نگران و خشمگین دست اندرکاران اتاق فکر خود را از اجرای آن باز داشت.

گزراشها از دسیسه ای  دیگر برای ترور تیمهای اطلاعاتی و بسیجی: (هشدار به بسیج و اطلاعات)

دسیسه ای دیگر اما در شرف انجام است. آگاه باشید!!! بنا بر ابن طرح گروهی از افسران اطلاعاتی و بسیجی را ترورخواهند کرد و با مدارک ساختگی این ترور را با موسوی و کروبی پیوند خواهند زد و بدون فوت وقت کروبی و موسوی را دستگیر و در پشت درهای بسته محاکمه و سپس اعدام خواهند کرد. نشانه های این دسیسه که البته قرار بود با ماجرای دو شهید 25 بهمن انجام گردد را می توان در موضع گیری مجلس رژیم و همینطور آقای جنتی به آسانی دید.

از حصر خانگی کروبی تا کشیدن دیوار آهنی به دور خانه موسوی:

گزارشهایی از شاهدان عینی رسیده است که رژیم پس از سخنرانی آقای جنتی مبنی بر حبس کردن رهبران جنبش ماشین سرکوب رژیم آغاز به ساختن دیواری آهنی در پیرامون خانه موسوی کرده است. و کروبی نیز در حصر کامل قرار دارد حتی فرزندان و نوه هایش نیز از او بی خبرند. هیچکس آگاه نیست چه بر سر موسوی و کروبی و همسران آنها آمده است.

پایان سخن با شما هم میهن گرامی:
 
اگر برای شکستن حصر این دو بزرگوار کاری صورت ندهیم رژیم از این انفعال جنبش بهره خواهد برد و آنها را در همان منزلشان محاکمه و شاید اعدام کند. من به عنوان یک عضو کوچک از جنبش سبز از شما می خواهم تاریخی را برای شکستن حصر پیشنهاد دهیم. نمی توانیم منتظر باشیم تا موسوی و کروبی بیانیه بدهند ما خود باید وارد کارزار شویم. هر یک از ما رهبر جنبش هستیم. مانند موسوی و کروبی اما اجازه نمی دهیم به هیچ یک از ما آسیبی برسد . اگر قرار بود دیوار آهنی و یا حصر نجات بخش رژیم باشد تا کنون دیوار برلین بر جای مانده بود و شوروی نیز واژگون نمی شد. بیایید قدرت جنبش را بار دیگر به رژیم بنمایانیم.
آماده شنیدن پیشنهادهای شما هستم.
با سپاس
کاوه

Saturday, February 19, 2011

به خدا سوگند بوی آزادی را می شنوم. خیابانها را رها نکنید

بوی خوش آزادی را می شنوم . صدای شکستن استخوانهای استبداد و دیکتاتوری 120 ساله را می شنوم. دوباره آمده ام تا رایم را پس بگیرم اما این بار خشمگین تر و استوارتر. آمده ام تا به ندای سهراب و ندا پاسخ گویم. آمده ام تا صانع ژاله و محمد مختاری را از ننگ بسیجی بودن که به آنها چسباندند پاک کنم.آری من بازگشتم. بر خود بلرزید ستمگران بی ریشه. از ترس بمیرید.
همراه شو عزیز. 
    
مسیرهای راهپیمایی برای یکم اسفندماه در سراسر کشور 

مسیرهای مشخص شده در تعدادی از شهرهای کشور به قرار زیر است:
 
تهران: میدان امام حسین ، تا میدان آزادی در صورت بسته بودن این مسیرها
میدان هفت تیر به سمت بلوار کشاورز:
اصفهان: میدان انقلاب - چهارباغ عباسی- ساعت سه
تبریز: فلکه آبرسان (دانشگاه)، میدان ساعت (شهرداری)
ارومیه: خیابان ارومیه، از شهرچایی تا میدان انقلاب
اردبیل: چهارراه امام تا میدان شریعتی
ایلام: خیابان بیست و چهار متری ولی عصر و خیابان اشرفی اصفهانی
بوشهر: خیابان شهدا
ورامین: میدان راه آهن تا میدان اصلی ورامین پیشوا: خیابان شریعتی
قرچک: خیابان محمد آباد
اسلام شهر: خیابان باغ فیض، بلوار امام حسین از ابتدای جاده ساوه تا
میدان اصلی باغ فیض
کرج: میدان شاه عباسی تا میدان حصارک
شهرکرد: حدفاصل چهارراه دامپزشکی تا میدان انقلاب
بیرجند: خیابان مدرس
مشهد: از سه راه راهنمايي- به سمت ميدان شريعتي
بجنورد: میدان ۱٧ شهریور
اهواز: فلکه ساعت تا چهارراه آبادان
زنجان: خیابان سعدی، خیابان امام
گرمسار: میدان شهدا تا میدان امام
سمنان: از میدان سعدی به سمت میدان کوثر
شاهرود: خیابان ۱٢ بهمن
شیراز: ساعت سه - مقصد نهایی:روبروی دانشکده مهندسی شماره دو-
1-مسیر یک:میدان نمازی تا دانشکده -
2-مسیر دو:میدان ستاد به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی -
3-مسیر سه:میدان ارم به سمت میدان نمازی تا دانشکده مهندسی و سایر کوچه
ها و خیابان های منتهی به ملاصدرا به سمت دانشکده مهندسی
سنندج: خیابان پاسداران کرمان: میدان مرکزی (میدان آزادی)
کرمانشاه: میدان فردوسی
یاسوج: پارک ساحلی میدان استانداری
گرگان: میدان ولی عصر تا زرتشت
رشت: خیابان امام خمینی – خیابان مطهری – خیابان گلسار
بروجرد: خیابان شهدا
خرم آباد: خیابان شهدای شرقی
بابل: خیابان دکتر شریعتی ،میدان امیرکبیر -کنار پارک شادی (ساعت پنج)
ساری: خیابان فرهنگ، خیابان قارن، خیابان انقلاب
آمل: خیابان امام رضا
اراک: خیابان عباس آباد، خیابان ملک، خیابان امام خمینی
همدان: میدان دانشگاه، آرامگاه بوعلی
بندرعباس: از چهارراره رسالت تا نخل ناخدا
یزد: خیابان دهم فروردین، خیابان آیت الله کاشانی از میدان مجاهدین تا میدان ابوذر
رسانه شمایید- ماهستيم
منبع: سايت رسانا

Monday, February 14, 2011

صدای شکستن استخوانهای رژیم در ایران



در حالی که گزارشهای دریافتی حاکی از درگیری بین مردم و ماشین سرکوب ولایت فقیه است خبرگزاری دولتی فارس این تظاهرات را مانند همیشه به منافقین و سلطنت طلبها نسبت دادند.
دوشنبه 25 بهمن شهرهای تهران و اصفهان دهها هزار تن د رنقاط مختلف دست به تظاهرات زدند. گزارشهایی نیز از مشهد رشت و شیراز رسیده است. تظاهرات در تهران بنا به گزارشهایی که تا به این لحظه رسیده است یک تن کشته و شماری زخمی شده اند.
اکنون 22 بهمن می رود که در برابر 25 بهمن برای همیشه رنگ ببازد و برگ تازه ای را در تاریخ ایران بیافزاید.
راهپیماییهای اعتراضی دوشنبه در شهرهای ایران این پیام را به رژیم جمهوری اسلامی و ولایت فقیه داد که جنبش سبز نه تنها نمرده است بلکه گسترده تر شده و خواسته های بیشتری پیدا کرده است که دیگر رای من کو در آن دیده  نمی شود. مردم خواهان جمهوری ایرانی هستند.  
بشنویم از لاشخورهای همسایه که این روزها در ایران به سر می برند:
عبدالله گل ، رئیس جمهوری ترکیه روز دو شنبه در تهران گفت رویدادهای منطقه نشان می دهد که دولت ها باید به مطالبات مردم توجه کنند و بسوی اصلاحات سیاسی و اقتصادی گام بردارند.
عبدالله گل همراه هیاتی بزرگ برای گسترش روابط دو کشور به تهران رفته است. او در کنفرانس خبری مشترک با محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی نیزافزود: رویدادهای خاورمیانه، دور از انتظار نبود و در عصر گسترش ارتباطات باید با مطالبات مردم، واقع بینانه برخورد کرد.
ایران و ترکیه گفته اند که قصد دارند روابط بازرگانی خود را در طی چند سال آینده به سی میلیارد دلار برسانند.

من در اینجا به عنوان هموند کوچکی از جنبش سبز ملت ایران از هم میهنانم می خواهم در شعارهای خود و شعارنویسیهای خود مرگ بر ترکیه و مرگ بر چین را فراموش نکنند. اینها لاشخورهایی هستند که بوی مرگ رژیم ولایت فقیه را حس کرده اند و در بالای سر آنها پرواز می کنند تا زمان مرگ رژیم که رسید به مردارخواری بپردازند. فراموش نکنید که این وظیفه ماست تا از مام میهن پشتیبانی کنیم. آگاه باشید که آنکه آگه تر بود جانش قویست.
با سپاس کاوه 
بهمن 89

Wednesday, February 9, 2011

هشدار می دهم که آگاه باشید



با درود 


هر ایرانی رهبر جنبش است و من به عنوان یک شهروند ایرانی و همراه جنبش سبز هشدار می دهم که در این روزهای سخت آگاه باشید که راه نادرستی که نسل پیش از ما در انقلاب 57 رفت را نرویم. آگاه باشید که این بار تاریخ دیگر ما را نخواهد بخشید. اکنون پس از 120 سال مبارزه و تجربه به خوبی می دانیم که چه می خواهیم و چه باید بکنیم. جمهوری ایرانی می خواهیم که در آن تمام دیدگاهها وجود داشته باشد.
هم میهنان آگاه باشید که بار دیگر ندای کاوه آهنگر ما را به یاری می خواند : 23 و 24 بهمن ماه ساعت 22 بر فراز بامها خواهیم ایستاد با با فریاد مرگ بر دیکتاتور و رفراندوم رفراندوم به ندای کاوه آهنگر برای نابودی ضحاک پاسخ خواهیم گفت
و فردای آن روز در حماسه 25 بهمن ماه ساعت 15 از میدان امام حسین تا آزادی راهپیمایی آرام انجام می دهیم.


   بار دیگر پژواک خروش و خشم سرکوب شده ملت ایران به گوش می رسد و بار دیگر دو تن از اعضای جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی که همراه جنبش هستند از مردم ایران خواسته اند که بار دیگر به دیکتاتورهای ولایت فقیه و بیت رهبری بفهمانند که ما همچنان معترض ایستاده ایم تا رای خود را پس بگیریم نه تنها رای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بلکه رای آری که نسل پیش از ما به رژیم ولایت آخوندی داد نیز پس بگیریم.
هم میهن امروز و اکنون کاوه آهنگر با درفش کاویانی چشم انتظار یاری من و توست فردا دیر است . ما بیشماریم.. من و تو با هم بیشماریم.
کاوه آهنگر بهمن 89



Monday, February 7, 2011

درخواست بخشش از مردم ایران


به نام خداوند بخشنده مهربان

درفش کاویانی برافراشتم                 که ایرانیان را بر آن داشتم
نباید که باشد ستمگر بر فراز             نشاید که دادگر شود کور و خوار
بیایید برافرازیم درفش کاویان             سرانجام برافتد رژیم ناکسان
همه جملگی خس و خاشاک شویم        مبادا که یک دم برون از ره شویم

کاوه آهنگر بهمن 1389


 درود بر دادگران نیک اندیش
روزهایی که بر میهنم ایران می گذرد هرچند که سیاه و تاریک است اما دورانی است که ما را برای پذیرفتن آزادی و جمهوری راستین راهنمایی می کند. از آنجایی که چرخ زمان به گذشته بازنمی گردد بر آن شدم تا این دوران تاریک و سیاه را تا جاییکه می توانم با تلاش خود و هر آنکه میهنش را دوست دارد کوتاه کنم. این روزها مردم مصر و تونس گامهایی بس بلند برای پایان دادن به دوران گذار و رسیدن به آزادی و جمهوری راستین برداشته اند.
نگران آنم که مبادا ما از کاروان جمهوریت و تغییر ملتهای خاورمیانه پس بیافتیم و این گردنکشان که بر ما حکومت می کنند با ناآگاهی و سستی ما به ستم و کژروی خود ادامه دهند. از این رو بر آن شدم که در این وبلاگ به عنوان برگ کوچکی از درخت تنومند اقوام ایرانی به همراه هموندها و هم میهنهایم نقطه پایانی باشم به این روزهای تاریک و دوران گذار پس از انقلاب 57 در ایران. نخست کم کاریها و گناهها را در نوشتار پوزش نامه زیر از زبان نسل پیش از خود و نسل خود آوردم چرا که تا هنگامی که ما به کارهای نادرست گذشته آگاه نشویم و آنها را برنشمریم راه به جایی نخواهیم برد. این نوشتار از گفتار نسل پیش از من و نسل من است . پوزش می خواهم ایران من!
پوزش می خواهم ایران من:
 آن هنگام که بدون آگاهی و از روی هیجان شعار جمهوری اسلامی سر دادم.
آن هنگام که همه چیز را به آنها سپردم و تنها اعدام و کشتار و انتقام می خواستم.
آن هنگام که به دنبال عکس خمینی در کره ی ماه می گشتم.
آن هنگام که رای آری به جمهوری اسلامی را در صندوق ریختم.
پوزش می خواهم ایران من:
آن هنگام که مسعود بازرگان فریاد جمهوریت را بردند سر می داد من سکوت کردم.
آن هنگام که در برابر کشتار وحشیانه و سرکوب دگر اندیشان سیاسی سکوت کردم.
آن هنگام که ستمگر را نکوبیدم که می گفت جنگ برای ما نعمت است.
پوزش می خواهم ایران من :
آن هنگام که دوران سازندگی هزار فامیل رفسنجانی و فرزندانش ایران را به تبره کشیدند و من هیچ نگفتم.
آن هنگام که جوانهای میهنم را در قیام 18 تیرماه به خاک و خون کشیدند و من هیچ نکردم.
آن هنگام که دوره نخست ریاست احمدی نژاد بود و من گمان بردم که او متفاوت است.
پوزش می خواهم ایران من:
آن هنگام که به تو پشت کردم و به کشوری آبادتر کوچ کردم.
آن هنگام که دستگاه سرکوب ولایت فقیه مردم را به خاک و خون می کشید در سال 88 من با بغضی فرو خورده تماشا می کردم.
آن هنگام که جنبش از خیابانها فرو نشست من برای خونخواهی نداها به پا نخواستم.
آن هنگام که ناامید شدم. من پوزش می خواهم ای ایران و ای کسانی که هم میهن من هستید. درخواست بخشش را دارم و در اینجا اعلام می کنم که از این پس تا پایان این دوران تاریک و گذار به سوی آزادی و جمهوری ایرانی دست از تلاش نکشم. پیمان می بندم که کاستیهای گذشته را جبران کنم و از شما یاری می خواهم تا با هم هر آنچه را که در گذشته کردیم و نادرست بوده فراموش کنیم و هم اکنون برای جبران آن به هم بپیوندیم. بیایید تا درفش کاویانی را تا برانداختن ضحاک مار به دوش برافراشته داریم.
برادر و هم میهن کوچک شما
کاوه آهنگر